1ـ حسین موسویان کیست؟
وی در سال 1336 در یک خانواده تاجر فرش در کاشان متولد شد. در سال 1355 به امید ادامه تحصیل راهی آمریکا شد، ولی با پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت و در جهادسازندگی کاشان، تهران تایمز، وزرات ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی به کار مشغول شد. در سال 1364 به سمت مدیرکل امور مالی مجلس منصوب شد و سه سال بعد به وزارت امور خارجه راه یافت و به ریاست ادارهی پانزدهم، غرب اروپا ارتقاء مقام یافت. دو سال بعد سفیر ایران در آلمان شد و پس از حاکمیت دوم خردادیها در کنار حاج شیخ حسن روحانی مسئول کمیته سیاست خارجی شورای امنیت ملی شد. سیدحسین به این ترتیب با سرعت مدارج رشد را طی کرد و به زودی به یک دیپلمات مهم تبدیل گردید.
2ـ رشد سریع موسویان
هر چند نشانهای از جامعهی باز در ایران هست، با این حال تا اندازهای اعجابانگیز است، خصوصا وقتی که دانسته شود ایشان فاقد تحصیلات کافی و تخصصی در زمینه دیپلماسی میباشد. جالب این است که موسویان مشاور سیاست خارجی کسانی بود که بیشتر ادعای تدبیر و تعقل را داشتند و به تکنوکراتها شهرت یافته بودند. حال این سؤال مطرح میشود که مراتب ترقی و رشد موسویان مرهون چیست؟ تیزهوشی ؟ تخصص در امور دیپلماسی؟ یا آشنایی با زبان دیپلماتیک؟
سوابق تحصیلی و دانش فعلی وی نشان میدهد که او فاقد همهی این خصوصیات است. تحصیلات وی در مهندسی صنعت است. اما اگر کمی با آقای موسویان نشسته باشید و به دقت وی را ورانداز کنید، وی را صاحب یک دهاء و زیرکی خواهید یافت که میتوانید پاسخ خود را دریابید. آن زیرکی عبارت است از مخزنی! وی بالافاصله نقاط نفوذ ذهن شما را در مییابد و از همان روزنهها وارد میشود. شما اگر از شخصیت او از خود بی خود نشده باشید، در پایان جلسه احساس میکنید که مسحور کمال، معلومات و شایستگیهای او شدهاید. با این تجربه شاید بتوانید علت ترقی وی را درک کنید به شرط این که شخصیتهایی چون روحانی و رفسنجانی را ساده نینگارید، چه این که آنها نیز زیرکی خاص خود را دارند.
3ـ موسویان از لحاظ مذهبی:
وی از یک خانواده سنتی مذهبی است،اهل نماز و روزه است . همسرش چادری است. در عین حال به نوعی اشرافیت مبتلا شده است. تعطیلات خود را با خانواده در شهرهای زیبای خارجی میگذراند. خداوند وی را از لحاظ مالی به کمال رسانده است! خصوصا در تجارتهای خارجی از فضل الهی بهرهمند شده است. به همین جهت در عروسی فرزندش سخاوت را به انتها رسانده و از موسیقیهای شاد(!) استفاده کرد تا جایی که بعضی از مسئولینی که هنوز پایبند ارزشها بودند، با خانواده جلسه را ترک گفتند. البته از معجزات بازداشت این بود که بعد از آزادی وی تصمیم گرفت به جای پاریس یا لندن با خانواده به یکی از شهرهای زیارتی سفر کند و این را باید به فال نیک گرفت.
4-موسویان چرا دستگیر شد؟و چرا آزاد شد
وی از دورهی ریاست آقای رفسنجانی مورد ظن مقامات اطلاعات بود، ولی کسی جرأت نزدیک شدن به وی را نداشت. وی بارها با سفیر انگلیس و ... ملاقات داشت، بارها به کشورهای خارجی مسافرت کرد و با مقامات سیاسی مذاکره کرد. این ملاقاتها و مذاکرات حتی بعد از منحل شدن تیم هستهای سابق نیز ادامه داشت. بعد از این که مقامات مذاکره کننده جدید در مذاکره خود احساس کردند طرفهای مذاکره از مذاکرات، تصمیمات و پیشنهادات مقامات ایرانی مطلع هستند، موسویان بیشتر تحت نظر قرار گرفت و سرانجام وزارت اطلاعات به این نتیجه رسید که منفذ اطلاعاتی آقای موسویان هست. وی توسط وزارت دستگیر شد و تعدادی از اسناد محرمانه، سری و به کلی سری جمهوری اسلامی در محل وی کشف شد. موسویان در بازجویی به بیشتر اتهامات خود اعتراف کرد، ولی در توجیه آن مدعی شد سوءنظر نداشته و برای حل بحران هستهای ایران چنین اشتباهاتی را مرتکب شده است.
مقامات امنیتی و قضایی در مورد آزادی موسویان میگویند: جاسوسی در قانون دارای مراتبی است؛ به همین جهت قانونگذار در مواد 501 تا 510 قانون تعزیرات اسلامی مربوط به جرم جاسوسی ارکان جرم جاسوسی را قصد براندازی، قصد به هم زدن امنیت کشور، دادن اطلاعات طبقهبندی شده، دادن اسرار نظامی، دادن نقشهها و پادگانها تعیین کرده که بر حسب موضوع از یک تا ده سال زندان برای آن وضع کرده است. بنابراین ادامهی بازداشت موسویان بعد از اعتراف و با قرار دویست میلیون تومان امر بدیهی است و این قرار به معنای ادامهی رسیدگی و مفتوح بودن پرونده است. البته فشارهای جانبی که از همان روز اول بر وزارت اطلاعات وارد آمد را نباید بیتأثیر دانست.
5-مهمترین موضوع این جریان
مهمترین موضوع در این جریان، کشف انگیزهی آقای موسویان در دادن اطلاعات به بیگانگان است. از مجموع شواهد و اطلاعات به دست آمده انگیزهی آقای موسویان را در اهداف ذیل باید جستجو کرد.
تیم هستهای سابق به دلیل ناکامی تمام توان خود را برای شکست تیم هستهای جدید به کار میبرند. تیم سابق، پروتکل الحاقی (بازرسی بیقید و شرط هر مکان در هر زمان) را پذیرفت. بعلاوه غنیسازی و کلیه عملیات هستهای را به مدت نامحدودی تعلیق کرد؛ ولی در مقابل این دو عقبنشینی هیچ دستاوردی را نصیب جمهوری اسلامی ایران نکرد. حتی نتوانست از تهدیدات آمریکا علیه ایران بکاهد. تیم هستهای جدید توانست با قاطعیت همهی تهدیدها و تحریمها را پشت سر بگذارد و آبشارهای سانترفیوژ را راهاندازی کند، بازرسی را محدود، آب سنگین اراک را راهآندازی کند و غنیسازی را در حد صنعتی به دنیا بقبولاند و اینک آمریکائیان برای یک سلام و احوالپرسی با وزیر امورخارجه ایران به دریوزگی افتادهاند. و همه اینها برای تیم سابق کمی شرمساری ایجاد کرده به همین جهت آنها تمام تلاش خود را برای جلوگیری از موفقیت بیشتر تیم فعلی به کار گرفتند. طبق اعترافات و شواهد و قرائن موسویان برای شکست تیم فعلی دست به اقدامات زیر زده است:
1ـ دادن اطلاعات به بیگانگان برای آگاهی از تصمیمات دولت جدید.
2ـ دادن گزارشات دروغ در مورد سازش دولت با اروپائیان به خبرگزاریها جهت شایعهسازی، موسویان در بازجویی خود اعتراف کرده است که با خبرگزاری رویترز قرار گذاشته است که اخباری از قول وی منتشر و سپس تکذیب نماید.
3ـ کم اهمیت نشان دادن پیشرفت تکنولوژی هستهای. به همین جهت سایر اعضای تیم هستهای سابق در بیشتر مباحث پیشرفت علمی را تکذیب و آن را کم اهمیت جلوه میدادند تا جایی که رهبر انقلاب اسلامی مجبور به موضعگیری و اخطار علیه چنین روشی گرفتند.
4ـ جدی نشان دادن خطر حملهی نظامی آمریکا. تیم سابق با تأثیرگذاری روی بعضی از شخصیتها حملهی نظامی آمریکا را حتمی و قریبالوقوع نشان میدادند. حتی سایت آفتاب که از حمایتهای مالی آقای موسویان بهرهمند است موظف شده تا هر مقاله، مصاحبه، تحلیل و احتمالی که از سوی بیگانگان در مورد حمله نظامی آمریکا علیه ایران منتشر میشود را در پایگاه خبری سایت منتشر نماید و این کار همچنان ادامه دارد. منظور آنها ترساندن مردم و مسئولان برای کوتاه آمدن در مقابل بیگانگان و در نتیجه همگونی نتایج هر دو تیم بود.
5ـ یکی از اشتباهات تأسف بار، اعتقاد بعضی از شخصیتهای سیاسی به تأثیرگذاری غرب بر انتخابات ایران هست. بعضی از نئوتکنوکراتها معتقدند اگر غرب را در مورد همکاری شخصیت یا جناحی قانع کنیم در پیروزی وی برای ریاست جمهوری تأثیر اصولی را دارد. من خود این تفکر و همآمیز را از بعضی از عناصر کارگذار شنیدهام. بیشک این اعتقاد یک پندار ناشی از نشناختن مردم مسلمان ایران است.
این جناح تصمیم داشت یکی از عناصر رده بالا را برای ریاست جمهوری کاندیدا کنند. به همین جهت موسویان در صدد اقناع غربیها در مورد همکاری این شخصیت با غرب بود.
6ـ با این همه باید واقعهی آقای موسویان درس عبرتی برای رهبران نظام جمهوری اسلامی ایران باشد. بیشتر به واکاوی بپردازند و علل و انگیزههای وادادگی خیانتآمیز به غرب را کشف کنند و در امور مهم آرمانگرایی را نیز در کنار عملگرایی بها دهند.
قرآن این کتاب و حیانی نظریهای عمیق و زیبایی را در مورد افرادی که اخبار طبقهبندی شده را در ا ختیار دشمن قرار میدهد، مطرح میکند: ان الذین ارتدوا علی ادبار هم من بعد ما تبین لهم الهدی، الشیطان سول لهم و آملی لهم ـ ذلک بانهم قالوا للذین کرهوا ما نزلالله سنطیعکم فی بعض الامر و الله یعلم اسرار هم ... ذلک بانهم اتبعو ما اسخط الله و کرهوا رضوانه فاحبط اعمالهم ( سوریه محمد ـ آیه 25 تا 28)
این آیات به ما میآموزد که:
در یک نظام ارزشی و مذهبی هر کس دنیاطلبی را بر رضوانالهی ترجیح دهد و ضد ارزشها برای او بیشتر از ارزشها جلوهگری کند؛ با دشمنان خارجی که ارزشهای الهی را خوش نمیدارند روابط برقرار میکند و آنگاه شیطان او را با پندارهای احمقانه به توجیه و زیباانگاری میاندازد و تا ورطهی هلاکت و حبط عمل انقلابی هدایت خواهد کرد.
بنابراین اعتماد مسئولان نظام بر ناباوران به ارزشهای دینی اشتباه بزرگ و سقوط قطعی است.