دود ۱۱ ماه قبل هادی نژادحسینیان، معاون بینالملل وزیر نفت، طی مصاحبهای که با خبرگزاری ایسنا انجام داد از تخفیف ۳۲ درصدی در گاز ایران برای خط لوله صلح به هند و پاکستان خبر داد. این مصاحبه مقدمات برکناری وزیریهامانه را فراهم آورد.
کل داستان این خط لوله رو در ادامه بخونید
حدود ۱۱ ماه قبل هادی نژادحسینیان، معاون بینالملل وزیر نفت، طی مصاحبهای که با خبرگزاری ایسنا انجام داد از تخفیف ۳۲ درصدی در گاز ایران برای خط لوله صلح به هند و پاکستان خبر داد. این مصاحبه مقدمات برکناری وزیریهامانه را فراهم آورد. امسال نیز هادی نژادحسینیان مصاحبهای با خبرگزاری ایسنا انجام داده است که بسیار تکاندهندهتر از مورد سال قبل است. وقتی صحبت از تخفیف ۵۰ درصدی و هدیه ۷ میلیون دلاری هر ایرانی به کشورهای هند و پاکستان به میان میآید، هر میهنپرستی، افسوس و تاسف فراوان میخورد. نژادحسینیان مقام ارشد مذاکرهکننده خط لوله صلح در دوره اصلاحات و ابتدای دولت نهم بوده است. برای توضیح ابعاد قضیه در ابتدا تاریخچهای از خط لوله صلح بیان میشود.
● خط لوله صلح
هنگامی که در سال ۱۹۸۹ میلادی علی شمساردکانی و دکتر آرکی پاچواری پیشنهاد انتقال گاز ایران به هند را تهیه میکردند شاید هیچ کارشناس اقتصادی گمان نمیبرد انجام این پروژه تا این حد محل مناقشه باشد؛ پروژهای که قرار بود خط لوله هزار کیلومتری را از عسلویه در خاک ایران ادامه دهد تا به استانهای بلوچستان و سند در پاکستان برساند و سپس از مسیرهای پیشنهادی آنقدر گسترش یابد تا دولت هند هم بتواند این انرژی پاک و کمآلاینده را به کار گیرد. در ابتدا هزینه ۴ میلیارد دلاری برای این طرح در نظر گرفته شده بود اما در آخرین ارزیابیها هزینه برآوردی بالغ بر ۷ میلیارد دلار تخمین زده شد. کارشناسان هندی بسیار مایل بودند که این انتقال از طریق تبدیل گاز به مایع LNG یا از خط لولههای احداثی در عمق دریا صورت گیرد. اما نقش ژئوپلیتیک پاکستان و حرکت به سمت پایداری در منطقه این پروژه را به سمتی برد که نقش کشور دوست و همسایه پاکستان در آن به اندازه هند پررنگ باشد، هرچند که انتقال از طرق مذکور نسبت به انتقال از مسیر پاکستان و هند بسیار پرهزینهتر و غیراقتصادیتر به نظر میرسید.
در این پروژه که زمان اجرای آن ۵ سال در نظر گرفته شده بود، سهم گاز روزانه پاکستان ۶۰ میلیون مترمکعب بود، اما هند در سال اول روزانه ۶۰ میلیون مترمکعب، در سال دوم ۹۰ میلیون مترمکعب و از سال سوم روزانه ۱۲۰ میلیون مترمکعب گاز را از ایران دریافت میکرد، چون این پروژه به قول نخستوزیر پاکستان آقای شوکت عزیز یک پروژه برد -برد- برد نامیده شده بود، نام خط لوله صلح برای کلیت طرح بسیار بامسما بود.
از نظر قیمت هم برای یک میلیون بیتییو عدد ۲/۷ دلار براساس قیمت نفت برنت پیشنهاد شده بود (این رقم مربوط به دولت اصلاحات است و هادی نژادحسینیان در مقام مذاکرهکننده قرار داشت) اما در وزارت وزیریهامانه برای یک میلیون بیتییو عدد ۹۳/۴ دلار در نظر گرفته شد که پایهریزی محاسبات آن قیمت نفت خام ژاپن بود و غنیمیفرد نیز این بار مقام مذاکرهکننده را در اختیار داشت. هرچند که همواره نحوه قیمتگذاری یکی از نقاط چالشبرانگیز محسوب میشود، به روایت کارشناسان فقط در سال گذشته قیمت محاسبهشده ۳۲ درصد کمتر از قیمت صادرات گاز به ترکیه بود و در حجم بالای صادرات خسران و ضرر زیادی به منافع ملی وارد میکرد. در حال حاضر اما این تفاوت یا ارزانفروشی به ۵۰ درصد رسیده است.
● تولید گاز در ایران و توابع مصرف
حوزههای مهم مصرف گاز عبارتند از: ۱- بخش خانگی ۲- نیروگاهی ۳- صنایع (به خصوص پتروشیمی) ۴- حوزه پراهمیت تزریق به مخازن. طبق پیشبینیهای صورت پذیرفته مصارف بخش خانگی شتاب روزافزونی گرفته است. در نیروگاهها تا سال ۱۳۹۰ معادل ۸۰ درصد سوخت مورد نیاز از گاز تامین خواهد شد. این رقم در سال ۱۳۹۵ بالغ بر ۹۵ درصد خواهد بود. در مورد تزریق حداقلی گاز و برای جلوگیری از افت فشار و حفظ شرایط موجود روزانه حداقل ۱۷۰ میلیون مترمکعب و سالیانه بالغ بر ۶۰ میلیارد مترمکعب گاز مورد نیاز است.
اگر با همین سرعت مصرف حرکت کنیم در افق ۱۴۰۰، عدد روزانه مصرف گاز در داخل بالغ بر یک میلیارد مترمکعب خواهد شد. در خوشبینانهترین حالت در سال ۲۰۰۷ تولید گاز ایران روزانه تقریبا ۴۵۰ میلیون مترمکعب است و اگر پالایشگاههای پارسیان و تنگبیجار هم با تمام ظرفیت در آن راهاندازی شوند باز با افق ۱۴۰۰ فاصلهای بعید موجود خواهد بود.
در سنوات اخیر، تراز همیشه منفی در ماههای سرد سال و عدم توجه به زیرساختهای تولید و عدم سنخیت منطقی بین توسعه شبکه مصرف و تولید و افت فشارهای مقطعی خطوط انتقال گاز که در بهترین حالت توان انتقال روزانه ۴۰۰ میلیون مترمکعب گاز را دارا هستند و عدم توجه مناسب به بحث راهبردی تزریق به مخازن ما را در مورد استفاده از ذخایر این ثروت و انرژی پاک دچار تردید میکند.
کشور ایران که دارای تمدن گازی است ۱۶ درصد از ذخایر کل گاز جهان را در اختیار دارد. ایران بعد از روسیه، در رتبه دوم ایستاده است اما میزان تولید گاز ایران برابر است با میزان تولید کشور انگلیس یعنی حدود ۵/۳ درصد تولید جهانی. این درحالی است که میزان ذخایر گاز <درجای> ایران ۱۷ برابر کانادا و ۶ برابر نروژ است.
● بازنشستگی نژادحسینیان و وزارت نوذری
هنگامی که محمدی معاون وقت وزیر نفت (وزیریماهانه)، ۳ ماه مرخصی اجباری معاون بینالملل (نژادحسینیان) را برای استحضار به سمع و نظر وزیر وقت نفت رسانید، وزیریهامانه با این مرخصی موافقت کرد، خبر که به نژادحسینیان رسید بازی جدید را به خوبی درک کرد و آن را بازنشاندگی پیش از موعد دانست، تلاشهای منصور معظمی (معاونت منابع انسانی) برای انجام مراسم تودیع به شکست انجامید و نژادحسینیان با کولهباری از تجربه مجبور به ترک وزارت نفت شد. اتفاقی که در مرحلهای دیگر برای مقدم معاون برنامهریزی نفت پیش آمد نشان از آن داشت که هر درخواست استعفایی نیز به سرعت مورد موافقت قرار میگیرد. در زمان وزارت وزیری، نعمتزاده- معظمی-نوذری قرابت بیشتری با هم داشتند و مقدم و محمدی و نژادحسینیان معاونانی منفرد به حساب میآمدند. پس از تغییرات در وزارت نفت و برکناری وزیریهامانه، نوذری که از سربازی به سرداری در صنعت نفت رسیده بود، عهدهدار سرپرستی وزارت نفت شد. او در روزهای نخستین سرپرستی بسیار با شور و نشاط فعالیتهای خود را آغاز کرد. از اسفندماه و بعد از انتصاب مدیرعامل شرکت ملی نفت و قائممقام وزیر عملا بیانگیزگی تحمیلی بر او مستولی شد. شاید برای او حذف منصور معظمی معاون منابع انسانی و توسعه پژوهش که توانسته بود با دمیدن روحیه خودباوری و اعتماد به نفس در میان پرسنل نفت موجبات پیشرفت و ترقی این مجموعه را فراهم آورد تلخترین و ناخواستهترین اتفاق زندگی اداریاش باشد، جایگزینی کردان با معظمیکه سابقه فعالیت در قوه قضاییه و صدا و سیما را دارد، نتوانست کمک شایانی به نوذری کند و بیشتر کارشناسان، وزارت سایه کردان را عامل جدایی و اختلاف این دو میدانند، نوذری در حال حاضر باید پاسخگوی شبهات و ادعاهای نژادحسینیان باشد، آیا به راستی میتوان انتظار اقدامی شایسته و درخور آقای وزیر را از او داشت، یا همچنان سیاست مماشات و تسامح حرف اول ایشان را میزند؟ به هر حال این روزها نژادحسینیان یا همان مسوول سابق مذاکرهکننده در خط لوله صلح یک بار دیگر پردهها را کنار کشیده است. اگر واقعا آنطور که مطرح میشود اولویتهای ملی فدای مناسبات برونمرزی اقتصاد شده باشد، باید گفت که چالشی بزرگ حوزه نفت ایران را تهدید میکند. تا به اینجای کار که هنوز پاسخی برای این شبهات ارائه نشده و همین مساله تحلیلگران را بر این داشته است تا با قاطعیت از قربانی دیگری (غیر از غنیمیفرد) در وزارت نفت سخن بگویند. آیا اینگونه میشود؟
● زمستان - گاز - جمعآوری هیزم
تراز منفی گاز در فصل سرما، عدم آمادهسازی فازهای پارسجنوبی، قطع گاز صادراتی ترکمنستان، زمستان ۸۶ را زمستان سخت و طاقتفرسایی کرده بود، زمستان امسال هم اگر با سرمایی مشابه سال قبل همراه باشد سختی بیشتری را به ارمغان خواهد آورد، در این شرایط ارزانفروشی گاز به هند و پاکستان، بسیار مورد تامل قرار میگیرد، عدم ذخیرهسازی گاز و استفاده از تکنولوژی UGS ، عدم تناسب شبکه تولید و مصرف کشور ایران را که با ۱۶ درصد ذخایر گازی دارای تمدن گازی است با چالشهای فراوان روبهرو میکند.
● حفظ داراییهای نامشهود و سرمایههای انسانی
در هزاره سوم که قلب تپنده صنعت و توسعه در پاسداشت منابع انسانی و احترام به علایق و انگیزههای انسان تعریف میشود، بیتردید نارسایی در مسائل رفاهی و برخورداری از حداقلها، از معضلات جدیای است که مانع ایجاد تفکر نو و خلاقیت است.
بنا به گفته نژادحسینیان در صورت تحقق خط لوله صلح هر ایرانی ۷ میلیون دلار به هند و پاکستان هدیه میدهد، نیروهای متخصص و کارآمدی که فقط به علت عدم تامین در منابع مالی و رضایت و امنیت شغلی و فقدان برنامه مناسب برای پیشرفت و ارتقا سودای مهاجرت در سر دارند و در آیندهای نهچندان دور صنعت نفت بیپشتوانه از داراییهای نامشهود با مشکلات خواسته و ناخواسته بسیاری مواجه خواهد شد، میتوانستند با قسمت اندکی از این هدیه به بهترین شکل گذر ایام کنند. اگر وزیر نفت، بر وزارت نفت مدیریت کند و تنها سعی بر اداره کردن را نشان ندهد، میتوان امیدوار بود این سرمایهها حفظ شوند و به بهترین شکل مورد عنایت قرار گیرند.
شعر هوشنگ ابتهاج میتواند راهنمای مناسبی در این شرایط سخت و دشوار باشد.
آمد یکی آتشسوار بیرون پرید از این حصار
تا بردمد خورشید نو شب را ز خود بیرون کنید
روزبه خسرو خاور